*در تمـــنــای نــگاه تــــو*

دیــدم چــه آشـــوبــی

خانـ ه لینـ ک ایمیـ لـ پروفایـ لـ طـراح

پر معنی ترین کلمه" ما" است...آن را بکار ببند.

عمیق ترین کلمه "عشق" است...

به آن ارج بنه. بی رحم ترین کلمه" تنفر" است...از بین ببرش.

سرکش ترین کلمه" هوس" است...بآ آن بازی نکن.

خود خواهانه ترین کلمه" من" است...از ان حذر کن.

ناپایدارترین کلمه "خشم" است...ان را فرو ببر. بازدارترین کلمه "ترس"است...با آن مقابله کن.

با نشاط ترین کلمه "کار"است... به آن بپرداز. پوچ ترین کلمه "طمع"است... آن را بکش. سازنده ترین کلمه "صبر"است... برای داشتنش دعا کن.

روشن ترین کلمه "امید" است... به آن امیدوار باش.

ضعیف ترین کلمه "حسرت"است... آن را نخور.

تواناترین کلمه "دانش"است... آن را فراگیر.

محکم ترین کلمه "پشتکار"است...آن را داشته باش.

سمی ترین کلمه "غرور"است... بشکنش.

سست ترین کلمه "شانس"است... به امید آن نباش.

شایع ترین کلمه "شهرت"است... دنبالش نرو.

لطیف ترین کلمه "لبخند"است...آن را حفظ کن.

حسرت انگیز ترین کلمه "حسادت"است... از آن فاصله بگیر.

ضروری ترین کلمه "تفاهم"است... آن را ایجاد کن.

سالم ترین کلمه "سلامتی"است... به آن اهمیت بده.

اصلی ترین کلمه "اطمینان"است... به آن اعتماد کن.

بی احساس ترین کلمه "بی تفاوتی"است... مراقب آن باش.

دوستانه ترین کلمه "رفاقت"است... از آن سوءاستفاده نکن.

زیباترین کلمه "راستی"است... با ان روراست باش.

زشت ترین کلمه "دورویی"است... یک رنگ باش.

ویرانگرترین کلمه "تمسخر"است... دوست داری با تو چنین کنند؟

موقرترین کلمه "احترام"است... برایش ارزش قایل شو.

آرام ترین کلمه "آرامش"است... به آن برس.

عاقلانه ترین کلمه "احتیاط"است... حواست را جمع کن.

دست و پاگیرترین کلمه "محدودیت"است... اجازه نده مانع پیشرفتت بشود.

سخت ترین کلمه "غیرممکن"است... وجود ندارد.

مخرب ترین کلمه "شتابزدگی"است...مواظب پلهای پشت سرت باش.

تاریک ترین کلمه "نادانی"است...آن را با نور علم روشن کن.

کشنده ترین کلمه "اضطراب"است...آن را نادیده بگیر.

صبورترین کلمه "انتظار"است... منتظرش باش.

بی ارزش ترین کلمه "انتقام"است... بگذاروبگذر.

ارزشمندترین کلمه "بخشش"است... سعی خود را بکن.

قشنگ ترین کلمه "خوشروئی"آست... راز زیبائی در آن نهفته است.

تمیزترین کلمه "پاکیزگی"است... اصلا سخت نیست. ر

ساترین کلمه "وفاداری"است... سر عهدت بمان

 تنهاترین کلمه "گوشه گیری"است...بدان که همیشه جمع بهتر از فرد بوده.

محرک ترین کلمه "هدفمندی"است... زندگی بدون هدف روی آب است. ....

و هدفمندترین کلمه "موفقیت"است... پس پیش به سوی آن.

 

♥ سه شنبه 27 اسفند 1392برچسب:,♥ 10:6 ♥ **زهرایــــی** ♥

مردان بزرگ اراده می کنند و مردان کوچک آرزو

 اگر روزی دشمن پیدا کردی، بدان که در رسیدن به هدفت موفق بودی.

اگر روزی تهدیتت کردند، بدان در برابرت ناتوانند.

اگر روزی خیانت دیدی، بدان قیمتت بالاست.

اگر روزی ترکت کردند، بدان با تو بودن لیاقت میخواهد.

♥ سه شنبه 27 اسفند 1392برچسب:,♥ 9:56 ♥ **زهرایــــی** ♥


 *تا لحظه شکست به خدا ایمان داشته باش

خواهی دید که ان لحظه هرگز نخواهد رسید*

♥ دو شنبه 26 اسفند 1392برچسب:,♥ 9:32 ♥ **زهرایــــی** ♥


 کوله بارم بر دوش سفرى مى باید،سفرى تاته تنهایى محض

هرکجا لرزیدى،از سفر ترسیدى فقط آهسته بگو: من خدا را دارم

♥ دو شنبه 26 اسفند 1392برچسب:,♥ 9:30 ♥ **زهرایــــی** ♥


خـــدایـــــا . . .

از این به بعد به مخلوقاتت

یک مترجم ضمیمه کن

اینجا هیچ کس

هیـچ کـس را نمـی فهمد .

♥ دو شنبه 26 اسفند 1392برچسب:,♥ 9:29 ♥ **زهرایــــی** ♥


خـــدایـــــا . . .

از این به بعد به مخلوقاتت

یک مترجم ضمیمه کن

اینجا هیچ کس

هیـچ کـس را نمـی فهمد .

♥ دو شنبه 26 اسفند 1392برچسب:,♥ 9:29 ♥ **زهرایــــی** ♥

مردی جهانديده چهار فرزند داشت. براي آنكه درسي از زندگي به آنها بياموزد آنها را به ترتیب به سراغ درخت گلابی‌ای فرستاد که در فاصله‌ای دور از خانه شان روییده بود.

پسر اول در زمستان، دومی در بهار، سومی در تابستان و پسر چهارم در پاییز به کنار درخت رفتند. سپس پدر همه را فراخواند، از آنها خواست که بر اساس آنچه دیده بودند درخت را توصیف کنند. پسر اول گفت: درخت زشتی بود، خمیده و درهم پیچیده. پسر دوم گفت: نه… درختی پوشیده از جوانه بود و پر از امید شکفتن.

 

 

 

پسر سوم توضيح داد: نه… درختی بود سرشار از شکوفه های زیبا و عطرآگین… و با شکوه ترین صحنه‌ای بود که تا به امروز دیده‌ام. و سرانجام پسر آخري گفت: نه!!! درخت بالغی بود پربار از میوه ها… پر از زندگی و زایش

 

 

 

مرد لبخندی زد و گفت: همه شما درست گفتید، اما هر یک از شما فقط یک فصل از زندگی درخت را دیده اید!

 

 

 

شما نمی توانید درباره یک درخت یا یک انسان بر اساس یک فصل قضاوت کنید. لذت، شوق و عشقی که از زندگی‌شان بر می‌آید فقط در انتها نمایان می‌شود، وقتی همه فصل‌ها آمده و رفته باشند!

 

 

 

بنابراين اگر در زمستان تسلیم شوید، امید شکوفایی بهار، زیبایی تابستان و باروری پاییز را از کف داده اید! مبادا بگذاری درد و رنج یک فصل، زیبایی و شادی تمام فصل های دیگر را نابود کند!

 

 

 

و تو اي دوست من زندگی را فقط با فصل های دشوارش نبین؛ در راه های سخت پایداری کن. لحظه های بهتر بالاخره از راه می رسند.

♥ سه شنبه 20 اسفند 1392برچسب:,♥ 10:11 ♥ **زهرایــــی** ♥

 

 

هر زمان شايعه اي روشنيديد و يا خواستيد شايعه اي را تکرار کنيد اين فلسفه را در ذهن خود داشته باشيد:

 

در يونان باستان سقراط به دليل خرد و درايت فراوانش مورد ستايش بود.

روزي فيلسوف بزرگي که از آشنايان سقراط بود، با هيجان نزد او آمد و گفت : سقراط ميداني راجع به يکي ازشاگردانت چه شنيده ام؟

 

سقراط پاسخ داد:

لحظه اي صبر کن. قبل از اينکه به من چيزي بگويي از تومي خواهم آزمون کوچکي را که نامش سه پرسش است پاسخ دهي.

مرد پرسيد: سه پرسش؟

سقراط گفت: بله درست است. قبل از اينکه راجع به شاگردم بامن صحبت کني، لحظه اي آنچه را که قصدگفتنش را داري امتحان کنيم. اولين پرسش حقيقت است. کاملا مطمئني که آنچه را که مي خواهي به من بگويي حقيقت دارد؟

مرد جواب داد: نه، فقط در موردش شنيده ام .سقراط گفت: بسيار خوب، پس واقعا نميداني که خبردرست است يا نادرست.

حالا بيا پرسش دوم را بگويم، پرسش خوبي،

آنچه را که در موردشاگردم مي خواهي به من بگويي خبرخوبي است؟

مردپاسخ داد: نه، برعکس …

سقراط ادامه داد: پس مي خواهي خبري بد در مورد شاگردم که حتي درموردآن مطمئن هم نيستي بگويي؟ مردکمي دستپاچه شد و شانه بالا انداخت.

سقراط ادامه داد: و اما پرسش سوم سودمند بودن است. آن چه را که مي خواهي در مورد شاگردم به من بگويي برايم سودمند است؟"

مرد پاسخ داد: نه ،واقعا…"

سقراط نتيجه گيري کرد: اگرميخواهي به من چيزي رابگويي که نه حقيقت دارد و نه خوب است و نه حتي سودمند است پس چرا اصلا آن رابه من مي گويي؟!!

 

♥ سه شنبه 20 اسفند 1392برچسب:,♥ 10:3 ♥ **زهرایــــی** ♥

♥ سه شنبه 13 اسفند 1392برچسب:,♥ 10:52 ♥ **زهرایــــی** ♥

♥ سه شنبه 13 اسفند 1392برچسب:,♥ 10:49 ♥ **زهرایــــی** ♥


گویند ابلیس



زمانی نزد فرعون آمد در حالیکه


فرعون خوشه ای انگور در دست


 
داشت و می خورد


ابلیس به او گفت


هیچکــس می تواند که این خوشهء انگور را به



مروارید خوش آب و رنگ مبدل سازد؟


 
فرعون گفت


نه..


ابلیس با جادوگری و سحر



آن خوشهء انگور را به دانه های مروارید تبدیل کرد



فرعون تعجب کرد و گفت


 

آفرین بر تو که استاد و ماهری




ابلیس سیلی ای بر گردن او زد و گفت



مرا با این استادی

 

به بندگی قبول نکردند


 

تو با این حماقت چگونه ادعای خدایی می کنی؟

♥ چهار شنبه 7 اسفند 1392برچسب:,♥ 11:3 ♥ **زهرایــــی** ♥

بخشنده بودن بیشتر از آنکه توانایی مالی بخواهد ،

 قلبی بزرگ میخواهد.....

 

♥ دو شنبه 5 اسفند 1392برچسب:,♥ 11:49 ♥ **زهرایــــی** ♥

♥ دو شنبه 5 اسفند 1392برچسب:,♥ 11:46 ♥ **زهرایــــی** ♥

خداوندا!
تو تنهایی منم تنهای تنها

تو یکتایی و بی همتا
ولی من نه یکتایم نه بی همتا
فقط
تنهای تنهایم و محتاج نگاه تو...!!
♥ دو شنبه 5 اسفند 1392برچسب:,♥ 11:40 ♥ **زهرایــــی** ♥

                        

♥ یک شنبه 4 اسفند 1392برچسب:,♥ 11:24 ♥ **زهرایــــی** ♥



طراح : صـ♥ـدفــ